خطبه اول
بسم الله الرحمن الرحیم
الْحَمْدُ وَ الثّناءُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِین، نَحْمَدُهُ و نَسْتَعینُهُ ، و نَسْتَغْفِرُهُ وَ نَشکُرُهُ و نَتَوَسَّلُ اِلَیه وَ نَتَوکَّلُ عَلَیهِ، ثُمَّ نُصَلّی و نُسَلِّمُ عَلی حَبیبِه و نَجیبِه ، سَیِّدِنا سَیِّدِ الْأَنْبِیَاءِ وَ الْمُرْسَلِین أَبِی الْقَاسِمِ المصطفی مُحَمَّد ، وَ عَلَی آلِهِ وَ أهلِ بَیتِهِ، الطَّیِّبِینَ الطَّاهِرِینَ سِیَّما بَقیَّهِ اللَّهِ فِی الأرَضین، روحی وَ أَرْوَاحُ الْعَالَمِینَ لِتُرَابِ مَقْدَمِهِ الْفِدَاء.
اُوصِیکُم عِبادَ اللّهِ و نَفسی بِتَقوَی الله و اِتِّباعِ اَمرِه و نَهیِه.
قال امیرالمؤمنین (علیه السلام):«التَّقْوَى غَایَهٌ لَا یَهْلِکُ مَنْ تَبِعَهَا وَ لَا یَنْدَمُ مَنْ یَعْمَلُ بِهَا لِأَنَّ بِالتَّقْوَى فَازَ الْفَائِزُونَ وَ بِالْمَعْصِیَهِ خَسِرَ الْخَاسِرُون» مولا امیرالمؤمنین (علیه السّلام) فرمودند: تقوا هدفی است که هر کس از آن تبعیّت کند هلاک نمی شود و هر کس بدان عمل کند پشیمان نمی گردد، زیرا به وسیله تقواست که رستگاران رستگار شدند و به سبب معصیت است که زیان کاران زیان کردند.
بزرگواران باید دائما به همدیگر تذکر بدهیم و تواصوا بالحق و تواصوا بالصبر. توصیه به حق، توصیه به صبر. توصیه به انصاف.یکی از عوامل بسیار موثر در هدایت همین تذکرها و امر به معروف و نهی از منکرهاست.که باعث می شود پرده های غفلت کنار برود.و فردی که در سرازیری سقوط است،بیدار شود و نجات پیدا کند.امیرالمومنین علیه السلام به امام حسن مجتبی علیه السلام می فرمایند:احی قلبک بالموعظه:قلبت را با موعظه زنده کن.
جهانگیر خان قشقائی با یک موعظه، آیت الله العظمی، حکیم، عارف، فیلسوف و مربی و استاد بزرگانی همچون آیت الله العظمی بروجردی شد. وقتی تار خود را برای تعمیر برده بود و آدرس تعمیرکار را می پرسید.صاحب نفسی توصیه کرد که ای برادر تار دلت را تعمیر کن و مدرسه صدر اصفهان را نشان داد و سرنوشت جهانگیر خان را عوض کرد.
در سال آخر عمر « حاج ملا هادی سبزواری» روزی شخصی به مجلس درس وی آمد و خبر داد که در قبرستان، شخصی پیدا شده که نصف بدنش در قبر و نصف دیگر بیرون و دائماً نگاهش به آسمان است و هر چه بچه ها مزاحمش می شوند، به آنها اعتنا نمی کند.حاجی گفت: خودم باید او را ملاقات کنم. بنابراین به نزد آن مرد رفت و از دیدن او بسیار تعجب کرد، اما آن مرد به حاجی اعتنایی نکرد.پس از مدتی، حاجی به او گفت: تو کیستی و چه کاره ای؟ من تو را دیوانه نمی بینم، اما رفتارت هم عاقلانه نیست.
مرد گفت: من شخص نادان بی خبری هستم، تنها به دو چیز یقین دارم. اول آن که، فهمیده ام من و این عالم، خالقی بزرگ داریم که در شناختن و بندگی او نباید کوتاهی کنیم.دوم آن که، فهمیده ام در این دنیا نمی مانم و پس از مرگ به عالم دیگر خواهم رفت، ولی نمی دانم وضع من در آن عالم، چگونه خواهد بود؟ جناب حاجی، من از این دو موضوع، بیچاره و پریشان حال شده ام، به طوری که مردم مرا دیوانه می پندارند. شما که خود را عالم مسلمانان می دانید و این همه علم دارید، چرا ذره ای درد ندارید، بی باک هستید و در فکر نیستید؟
این پند، مانند تیری دردناک بر دل حاجی نشست. به خانه برگشت در حالی که دگرگون شده بود. پس از آن، باقیمانده کوتاه عمرش را دائماً در فکر سفر آخرت و تهیه توشه این راه پر خطر بود تا اینکه از دنیا رفت.
هر کس، در هر مقامی که باشد، نیاز به شنیدن پند و موعظه دارد، زیرا اگر نسبت به آنچه که می شنود دانا باشد، آن موعظه برایش تذکر است و چون انسان فراموش کار است، همیشه محتاج یادآوری است و اگر جاهل باشد، این موعظه برایش دانش و کسب معرفت است.
موعظه وتذکر به قدری موثر است که توصیه به تقوا سیره دائمی اهل بیت علیهم السلام بود.من در حالات مولای متقیان امیرالمؤمنین(ع) این نکته برجسته را دیدم که حضرت به خاطر اهمیت و تأثیر موعظه هر روز قبل از اینکه سر کار بروند، اول به بازار مسلمانان در کوفه سر میزد و به مردم خطاب میکرد: «یَا مَعْشَرَ اَلتُّجَّارِ اِتَّقُوا اَللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ فَإِذَا سَمِعُوا صَوْتَهُ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ أَلْقَوْا مَا بِأَیْدِیهِمْ وَ أَرْعَوْا إِلَیْهِ بِقُلُوبِهِمْ وَ سَمِعُوا بِآذَانِهِمْ» اى جماعت تجّار تقوا را پیشه کنید. مردم منتظر می ماندند تا جملات حضرت را بشنوند. یکی از جملات حضرت این است: قَدِّمُوا اَلاِسْتِخَارَهَ وَ تَبَرَّکُوا بِالسُّهُولَهِ (قبل از هر چیز از خداوند طلب خیر کنید، و برکت را در سهل المعامله بودن جوئید) وَ اِقْتَرِبُوا مِنَ اَلْمُبْتَاعِینَ وَ تَزَیَّنُوا بِالْحِلْمِ (و با روى خوش و زبان نرم و حسن خلق با مشتریان و مراجعه‌کنندگان روبرو شوید، و خود را با بردبارى بیارائید) وَ تَنَاهَوْا عَنِ اَلْیَمِینِ وَ جَانِبُوا اَلْکَذِبَ وَ تَجَافَوْا عَنِ اَلظُّلْمِ (در معامله کردن با مردم، از قسم خوردن بپرهیزید، در معامله دروغ نگویید و از ستم دورى کنید) وَ أَنْصِفُوا اَلْمَظْلُومِینَ وَ لاَ تَقْرَبُوا اَلرِّبَا « وَأَوْفُوا اَلْکَیْلَ وَ اَلْمِیزانَ وَ لا تَبْخَسُوا اَلنّاسَ أَشْیاءَهُمْ» … «وَ لا تَعْثَوْا فِی اَلْأَرْضِ مُفْسِدِینَ» و با مظلومین انصاف داشته باشید (یعنى خود را به جاى آنان تصوّر کنید) و به ربا نزدیک نشوید، کیل و وزن را ایفا کنید (یعنى تمام و کامل بدهید) و حقّ کسى را کم نداده، در زمین فساد راه نیاندازید. فَیَطُوفُ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ فِی جَمِیعِ أَسْوَاقِ اَلْکُوفَهِ ثُمَّ یَرْجِعُ فَیَقْعُدُ لِلنَّاسِ» پس همین طور در همۀ بازارها مى‌گشت و مى‌گفت: تا هنگامى که به دار الخلافه بازگردد و به کار مردم رسیدگى نماید.
اِنَّ اللّهَ یَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الإِحْسانِ وَ إِیتاءِ ذِی الْقُرْبى وَ یَنْهى عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْکَرِ وَ الْبَغْیِ یَعِظُکُمْ لَعَلَّکُمْ تَذَکَّرُونَ.
پروردگارا آنی کمتر از آنی به حال خودمان وامگذار.در مسیر اهل بیت ثابت قدم نما.شهداءامام شهداء مراجع درگذشته مرحوم آیت الله العظمی خویی مقامشان را متعالی نما.مقام معظم رهبری تا ظهور امام زمان در کنف حمایتت حفظ نما.
إنَّ أحْسَنَ الْحَدیثِ وَ أبْلَغَ الْمَوْعِظَه کِتابُ اللهِ الْعَزیز:
بِسمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ * اِنّا اَعطَیناکَ الکَوثَرَ * فَصَلِّ لِرَبِّکَ وَ انحَر * اِنَّ شانِئَکَ هُوَ الاَبتَرُ
خطبه دوم
بسم الله الرّحمن الرّحیم
الحمدلله ربّ العالمین و الصّلاه و السّلام على سیّدنا و نبیّنا ابى‌القاسم المصطفی محمّد و آله الطّاهرین ، اللَّهُمَّ وَ صَلِّ عَلَى عَلِیٍّ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ وَ صَلِّ عَلَى الصِّدِّیقَهِ الطَّاهِرَهِ فَاطِمَهَ [الزَّهْرَاءِ] سَیِّدَهِ نِسَاءِ الْعَالَمِینَ وَ صَلِّ عَلَى سِبْطَیِ الرَّحْمَهِ، وَ إِمَامَیِ الْهُدَى، الْحَسَنِ وَ الْحُسَیْنِ سَیِّدَیْ شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّهِ وَ صَلِّ عَلَى أَئِمَّهِ الْمُسْلِمِینَ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ، وَ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ، وَ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ، وَ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ، وَ عَلِیِّ بْنِ مُوسَى، وَ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ، وَ عَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدٍ، وَ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ، وَالْخَلَفَ الْقاَّئِمُ الْهَادِی الْمَهْدِیِّ حُجَجِکَ عَلَى عِبَادِکَ، وَ أُمَنَائِکَ فِی بِلادِکَ، صَلاهً کَثِیرَهً دَائِمَهً. اللَّهُمَّ اجْعَلْنا من أَعْوَانِهِم و شِیعَتِهِم و مُحِبِّیهِمْ وَ أَنْصَارِهِمْ و المُسْتَشْهَدینَ بَیْنَ یَدَیهِمْ.
السَّلاَمُ عَلَى الْحَقِّ الْجَدِیدِ وَ الْعَالِمِ الَّذِی عِلْمُهُ لاَ یَبِیدُ، السَّلاَمُ عَلَى مُحْیِی الْمُؤْمِنِینَ وَ مُبِیرِ الْکَافِرِینَ، السَّلاَمُ عَلَى الْمَهْدِیِّ الَّذِی وَعَدَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِهِ الْأُمَمَ أَنْ یَجْمَعَ بِهِ الْکَلِمَ وَ یَلُمَّ بِهِ الشَّعَثَ وَ یَمْلَأَ بِهِ الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلاً.
اوصیکم عباد الله و نفسی بتقوى الله.خودم و شما عزیزان را به تقوای الهی سفارش می‌کنم.
قال رسول الله (ص): «لا یکونُ الرّجُلُ مِن المُتَّقینَ حتّى یُحاسِبَ نَفسَهُ أشَدَّ مِن مُحاسَبهِ الشَّریکِ لِشَریکِهِ، فیَعلَمَ مِن أینَ مَطعَمُهُ، ومِن أینَ مَشرَبُهُ، ومِن أینَ مَلبَسُهُ ؟ أمِن حِلٍّ ذلکَ، أم مِن حَرامٍ ؟» پیامبر اکرم (ص) در مورد ویژگی های متقین میفرماید: آدمی از پرهیزگاران نباشد، مگر آن گاه که حسابرسی او از نَفْسش سختتر از حساب کشیدن شریک از شریکش باشد و بداند که از کجا میخورد، از کجا میآشامد و از کجا میپوشد، آیا اینها از راه حلال است یا از حرام ؟
در خطبه دوم به بیان مناسبتها و نکاتی بسنده می‌کنم:
۱) در هفته دولت قرار داریم.ضمن گرامی داشت این هفته و قدردانی از زحمات دولتمردان نکاتی را به عرض می رسانم:
فطرت توحیدی بشر اقتضاء دارد که او پیوسته در جهت خیر و خدمتگزاری گام بردارد و در این راه دلش مملو از عشق و خیر خواهی و نصیحت باشد. هر چه مدیران از نظر فکری و ایمانی در سطح بالاتری باشند، نوع دوستی و خیرخواهی آنان نیز بیشتر می باشد و اساساً مدیریت فعال و موفق، بدون اقدام های خیرخواهانه، شکل نمی گیرد، تشویق و تنبیه های خیرخواهانه مدیران محیط کار را فعال و با نشاط می سازد. برخی از انسان ها، خیر را در چارچوب منافع شخصی یا گروهی دنبال می کنند و در حقیقت به این وسیله خودخواهی خویش را ارضاء می کنند در حالی که امیرالمؤمنین علیه السلام درباره خیر چنین می آموزد:
لَیْسَ الْخَیْرُ أَنْ یَکْثُرَ مَالُکَ وَ وَلَدُکَ، وَ لَکِنَّ الْخَیْرَ أَنْ یَکْثُرَ عِلْمُکَ وَ أَنْ یَعْظُمَ حِلْمُکَ وَ أَنْ تُبَاهِیَ النَّاسَ بِعِبَادَهِ رَبِّکَ؛ فَإِنْ أَحْسَنْتَ حَمِدْتَ اللَّهَ وَ إِنْ أَسَأْتَ اسْتَغْفَرْتَ اللَّهَ؛ وَ لَا خَیْرَ فِی الدُّنْیَا إِلَّا لِرَجُلَیْنِ، رَجُلٍ أَذْنَبَ ذُنُوباً فَهُوَ یَتَدَارَکُهَا بِالتَّوْبَهِ، وَ رَجُلٍ یُسَارِعُ فِی الْخَیْرَاتِ. خیر و خوبى در آن نیست که مالت فراوان و فرزندانت زیاد شوند، خیر در این است که علمت زیاد وحلمت فزون گردد و با پرستش پروردگار به مردم مباهات کنى، هر گاه کار نیکى از تو صادر شد خدا را سپاس گویى و اگر گناهى سر زد استغفار نمایى.دنیا فقط براى دوکس خوب است: کسى که گناهانى کرده مى خواهد با توبه جبران کند و کسى که با سرعت به سراغ کارهاى خیرمى رود.
مدیران شایسته کسانی هستند که به دنبال منفعت، ریاست و برتری موقعیت خود نباشند و مدیریت و نظام و مردم را فدای تمایلات نفسانی و زودگذر خود نسازند. یک مدیر موفق به هنگام مشاهده ناهنجاری ها، گذشت و آرامش و اصلاح ساختار اداری را مورد توجه قرار می دهد و با خشم و تنبیه های نابجا آبروی دیگران را به خطر نمی اندازد، او هیچ ارزشی را به اندازه ایمان و فضیلت بندگی مهم نمی شمارد و خدامحوری را شعار و پیشه خود می سازد، رضایت حق را بیش از حفظ موقعیت ها و قدرت ظاهری می خواهد و راه را بر ستایش های چاپلوسان بی هنر و مسئولیت گریز می بندد.
نکته دیگر این است که مدیر در یک جامعه باید به گونه ای عمل کند که خودش را جدای از دیگران نداند. یعنی آنچه را که برای خود دوست دارد برای آحاد افرادی که تحت مسئولیت او قرار دارند، برای آنها هم همین را قائل شوند. امیرالمؤمنین(ع) میفرمایند: «مِن حَقِّ الرّاعی اَن یختارَ لِرَّعیتِهِ ما یختارَهُ لِنَفسِهِ». از حقوق مردم بر حاکمشان این است که حاکم هر امری را که برای خود صلاح می داند، برای جامعه و مردم خود نیز همان را بخواهد. اگر این نگاه در جامعه اسلامی اجرا شود، جامعه به یک مدینه فاضله تبدیل میشود.
و اما نکته آخرم در این موضوع، این است که مدیر جامعه اسلامی نباید اهل تبعیض باشد. زمانی که به سیره پیامبر صلی الله علیه وآله و اهل بیت علیهم السلام نگاه میکنیم، می بینیم اهل تبعیض نبودند حتی نسبت به کنار همنشستن. در زمان نبی گرامی اسلام شخص ثروتمندی نشسته بود و فقیری از راه رسید و کنار او نشست. پیامبر دیدند فرد ثروتمند چهره اش را عبوس کرد. پیامبر خیلی ناراحت شدند و فرمودند آیا ترسیدی که فقر او به تو سرایت کند؟
در مورد دیگر، زنی از قبیله بنی مخزوم سرقت کرد؛ پیامبر فرمود باید حد بر او جاری شود. عده ای واسطه شدند که این زن یک فرد با شخصیت است و اگر بر او حد جاری شود برای ما ننگ خانوادگی خواهد داشت. تلاش زیادی کردند تا حد بر او جاری نشود؛ حتی اسامه بن زید را واسطه قرار دارند. زمانی که اسامه وساطت کرد پیامبر خیلی ناراحت شدند. زمانی که اسامه فهمید پیامبر ناراحت شدند، به شدت پشیمان شد و عذر خواهی کرد. پیامبر برای اینکه فکر تبعیض در اذهان ایجاد نشود دستور داد عصر همان روز همه مردم جمع شوند. حضرت در اجتماع مردم فرمودند: «إِنَّمَا هَلَکَ مَنْ کَانَ قَبْلَکُمْ بِمِثْلِ هَذَا کَانُوا یُقِیمُونَ اَلْحُدُودَ عَلَى ضُعَفَائِهِمْ وَ یَتْرُکُونَ أَقْوِیَاءَهُمْ وَ أَشْرَافَهُمْ فَهَلَکُوا» راز هلاکت برخی گذشتگان این است که تبعیض قائل میشدند بین ضعیفان جامعه و افراد دارای موقعیت اجتماعی.
اسلام می گوید حاکم و والی اسلامی باید رعایت تساوی کند حتی در نگاه کردن. این تکلیف را خیلی سنگین می کند ولی در مقابل، باعث میشود بین مسئولان و مردم جامعه محبت و دوستی برقرار شود. امیرمؤمنان(علیه السلام) به محمد بن ابی بکر میفرماید: «وَ اخْفِضْ لِلرَّعِیَّهِ جَنَاحَکَ وَ ابْسُطْ لَهُمْ وَجْهَکَ وَ أَلِنْ لَهُمْ جَانِبَکَ وَ آسِ بَیْنَهُمْ فِی اللَّحْظَهِ وَ النَّظْرَهِ وَ الْإِشَارَهِ وَ التَّحِیَّهِ » با مردم گشاده روى و فروتن باش، و در نگاه و اشاره چشم، در سلام کردن و اشاره کردن با همگان یکسان باش، و جالب این است که می فرماید ثمره این رفتار تو یک خروجی با برکت دارد و آن اینکه حَتَّى لَا یَطْمَعَ الْعُظَمَاءُ فِی حَیْفِکَ وَ لَا یَیْأَسَ الضُّعَفَاءُ مِنْ عَدْلِکَ. اگر تو به این نسخه عمل کنی زورمندان در ستم تو طمع نخواهند کرد، و ناتوانان از عدالت تو مأیوس نخواهند شد.
۲) چهل سال قبل در چنین ایامی شجره طیبه جنبش مقاومت اسلامی لبنان در سرزمین فکر و اندیشه انسانهایی مومن و مجاهد غرس شد و به سرعت رشد کرد و بالید و ثمرات آن جای جای جهان اسلام کام جان و دل مسلمانان را شیرین کرد.
تفکر مقاومت و حزب الله لبنان، برخاسته از اندیشه ناب امام خمینی کبیر و برآمده از ایمان جوانانی بود که دل در نظام ولایت فقیه داشتند و ایران انقلابی را الگوی خود دانسته و بدان افتخار می‌کردند. از شیخ راغب حرب تا سیدعباس موسوی تا سیدحسن نصرالله که درس‌آموز مدرسه فکری نابغه جهان اسلام شهید آیت الله العظمی سیدمحمد باقرصدر بودند تا طلاب و دانشجویان و جوانانی که با اندیشه‌های امام موسی صدر رشدیافته‌بوده و تبلور تمام و کمال آن را در آرمانهای امام خمینی و انقلاب اسلامی می‌یافتند.
حزب الله درطول ۴دهه گذشته سیر رشد و تکامل شگفت‌آوری را پیموده است آنسان که رهبر حکیم انقلاب اسلامی، پدیده حزب الله را “صنع الهی” می‌دانند و این تشکل مردمی و ایمانی بی‌نظیر را مایه افتخار دنیای اسلام و خورشید درخشان جهان اسلام برمی‌شمرند.
در لبنان از دل جنبش امل که امام موسی صدر آن را برای تقویت جریان شیعی به‌واقع مستضعف لبنان پایه‌گذاری کرده بود، گروهی در سال ۱۳۶۰ به ایران آمد و از امام شنید: «مسئله‌ای را که می‌خواهم اکیداً به شما تذکر دهم این است که این معنا که «نمی‌شود با قدرت‌های بزرگ طرف شد» را از گوش‌هایتان بیرون کنید. شما بخواهید، میتوانید؛ زیرا پشتیبان شما خداست. این زمزمه‌هایی را که ابرقدرت‌ها به‌وسیله ایادی‌شان کرده‌اند که تا متکی به یکی از دو قدرت نشوید نمی‌توانید به زندگی خود ادامه دهید، صد در صد غلط است. به روی پای خودتان بایستید و محکم و استوار با خدا باشید»
در همان جلسه جوان ۲۱ ساله‌ای از امام اجازه‌نامه اخذ وجوهات شرعیه لبنان را گرفت. امام در پایان اجازه‌نامه با عبارت «وان لا ینسانی من صالح دعواته» از او خواستار دعای خیر برای خود شد. آن جوان امروز یکی از قدرتمندترین جریان‌های مقاومت منطقه را رهبری می‌کند و حزب الله را به الگوی اکثر گروه‌ها و تشکل‌های مقاومت تبدیل کرده است.
ایمان و توکل؛ عقلانیت و تدبیر؛ اطاعت تام از ولی فقیه و اعتماد به مردم و جوانان، عناصر مقوم و اساسی تشکیل و تثبیت و بالندگی این جنبش مردمی و اسلامی هستند.
به روح پاک شهیدان بزرگ مقاومت درود می‌فرستیم و برای صحت و سلامتی سید مقاومت، مجاهد و مصلح بزرگ حضرت حجت الاسلام والمسلمین سیدحسن نصرالله دست به دعا برمی‌داریم و سربلندی ملت بزرگ لبنان خصوصاً جوانان برومند حزب الله را از درگاه خداوند قادر متعال تمنا میکنیم.
«رَبَّنَا آتِنَا فِی الدُّنْیَا حَسَنَهً وَفِی الآخِرَهِ حَسَنَهً وَقِنَا عَذَابَ النَّارِ»
اللهم عجل لولیک الفرج. اللهم اغفر للمومنین والمومنات.
خدایا انقلابمان را به انقلاب جهانی حضرت مهدی (عج) متصل بگردان. به اسلام و اسلامیان عزت عنایت بفرما. خدایا امام راحلمان، شهدایمان مقامشان متعالی بفرما. پروردگارا به رهبر عزیز و فرزانه انقلابمان و سایر مراجع تقلید، عزت، سلامت، طول عمر با برکت مرحمت بفرما. پروردگارا به خدمتگزاران صادق این نظام عزت دنیا و آخرت مرحمت بفرما، خدایا به این مردم خوب ما، دلداده انقلاب ما، ایثارگر ما، باگذشت ما حسن عاقبت مرحمت بفرما. پروردگارا توطئه‌های دشمنان ما را به خودشان برگردان، به خانواده مکرم شهیدانمان صبر و اجر کرامت فرما. خدایا به رزمندگانمان پیروزی، به آزادگانمان عزت، به جانبازانمان سلامت، به مریضانمان عافیت، به امواتمان مغفرت، به مردانمان غیرت، به بانوانمان عفت، به مسئولان ما توفیق خدمت و به همه مان توفیق عمل عنایت بفرما. باران رحمتت را از ما دریغ ندار.
«إنَّ أحْسَنَ الْحَدیثِ وَ أبْلَغَ الْمَوْعِظَه کِتابُ اللهِ الْعَزیز»
بِسمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ * وَ العَـصرِ * اِنَّ الاِنسانَ لَفی خُسرٍ * اِلَّا الَّذینَ ءامَنوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ وَ تَواصَوا بِالحَقِّ وَ تَواصَوا بِالصَّبرِ.
غفرالله لنا و لکم والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته
