بیانات حجت الاسلام والمسلمین قاسم خانی امام جمعه شهرستان خوی در خطبه های اول و دوم آیین عبادی سیاسی نماز جمعه خوی[ ۱۴ اردیبهشت ماه ۱۴۰۳ ]:

بیانات حجت الاسلام والمسلمین قاسم خانی امام جمعه شهرستان خوی در خطبه های اول و دوم آیین عبادی سیاسی نماز جمعه خوی[ ۱۴ اردیبهشت ماه ۱۴۰۳ ]:

محضر دعای بیستم صحیفه سجادیه (مکارم‌الاخلاق) می‌رویم:

«اَللّهُمَّ لا تَدَعْ خَصْلَةً تُعابُ منّى اِلاّ اَصْلَحْتَها وَ لا عائِبَةً اُوَنَّبُ بِها اِلّا حَسَّنْتَها»

خدايا هيچ صفتى كه بر من عيب شمرده شود وامگذار مگر آن كه اصلاحش فرمايى وهيچ صفت نكوهيده اى را بجاى مگذار مگر آن كه آن را نكوسازى.

اگر انسان به فرمایشات معصومین توجه نکند طبق بیان قرآن و روایات گرفتار مسخ می شود. بین ما زندگی می‌کند درحالی‌که من و شما ظاهرش را آدم می‌بینیم؛ اما امیرالمؤمنین در خطبه 87 نهج‌البلاغه می‌فرماید: «فَالصُّورَةُ صُورَةُ إِنْسَانٍ وَ الْقَلْبُ قَلْبُ حَيَوَانٍ».

صورتش صورت انسان است، دلش دل حيوان است این مسخ ملکوتی و باطنی است.

خداوند متعال در آیه 18 سوره نبأ می‌فرماید: «يَوْمَ يُنْفَخُ فِي الصُّورِ فَتَأْتُونَ أَفْواجاً» روزي‌كه در «صور» دميده مي‌شود و شما فوج‌فوج [به محشر] مي‌آييد.

معاذ ابن جبل از پیامبر اعظم صلی‌الله علیه و آله و سلم تفسیر این آیه را سؤال کردند حضرت فرمودند:

«ای معاذ! درباره‌ی امر عظیمی پرسیدی» و فرمود: « ده گروه از امّت من محشور می‌شوند؛ برخی از آنان به شکل میمون و برخی دیگر به شکل خوک و برخی به این صورت که سرشان وارونه است؛ یعنی اینکه پاهای آن‌ها در بالای سرشان است و برخی دیگر از آنان نابینا هستند و برخی دیگر کر و لال هستند، گروهی زبان خویش را که بر سینه‌های ایشان آویزان شده را می‌جوند که چرک از آن سرازیر می‌شود که دیگران به دلیل این آلودگی آن‌ها، از آنان نفرت دارند و گروهی دیگر دست و پاهایشان قطع شده است و گروهی بر تنه‌ی درختانی از آتش به صلیب کشیده شده‌اند و گروهی از لاشه، گندیده‌تر و بدبوتر هستند و به گروهی دیگر جامه‌هایی پوشانده شده است که بلند و چسبان و از جنس قیر است. آن گروهی که به شکل میمون‌ها هستند همان گروه سرکش از مردم هستند که در برابر دستورات دین سرکشی می کنند و گروهی که به شکل خوکان هستند، رشوه خوارانند و آن دسته که سرشان وارونه است، رباخوارانند و نابینایان کسانی هستند که در قضاوت‌کردن، ظلم می‌کنند و عدالت را رعایت نمی‌کنند و آن دسته که کر‌و‌لال هستند، آن‌هایی هستند که شیفته‌ی اعمال خویش هستند و آن‌هایی که زبان‌های خویش را می‌جوند، علما و قاضیانی هستند که گفتار آن‌ها با عملشان متفاوت است و آن دسته که دست و پاهای آن‌ها قطع شده است، کسانی هستند که به همسایه‌ی خویش آزار می‌رسانند. امّا آن گروهی که بر درختانی از جنس آتش به صلیب کشیده شده‌اند، آن‌هایی هستند که به مردم تهمت می‌زنند و سخن‌چینی می‌کنند و آن‌هایی که از لاشه گندیده‌تر هستند، آن‌هایی هستند که اسیر شهوت و لذّت‌ها هستند و حق خداوند را در اموال خویش به‌جای نمی‌آورند و آن دسته که لباس‌هایی از جنس آتش بر تن آن‌هاست، اهل کبر و فخرفروشی و تکبّر هستند».

آن سخنهای چو مار و کژدمت***مار و کژدم گشت و می‌گیرد دمت

حشر پر حرص خس مردار خوار***صورت خوکی شود روز شمار

خمر خواران را بود گنده دهان***زانیان را گنده اندام نهان

چون ز دستت زخم بر مظلوم رست***آن درختی گشت ازو زقوم رست

بیشه ای باشد وجود آدمی*** کن حذر تو زین وجود آدمی

مرحوم ملا صدرا درجلد 2 تفسیرشان صفحه‌ی170 می‌فرماید ما امامیه، شیعیان، معتقدیم بهشت و جهنم الان وجود دارد و پیامبر عظیم الشأن در شب معراج اهل بهشت را در بهشت دیدند وارد بهشت شدند، با متنعمان در بهشت دیدار کردند، همینطور معذبهای در جهنم را از نزدیک دیدند.

در الغدیر خدا رحمت کند مرحوم علامه امینی را در جلد 8 الغدیر، صفحه214 حکایتی را نقل می‌کنند:

که در زمان عثمان یک شخصی آمد یک جمجمه‌ی مرده‌ای دستش بود داد به دست عثمان گفت که شما معتقدید که این جمجمه الان در آتش دارد می‌سوزد این جمجمه‌ی کافر؟

عثمان از جواب درماند گفت بروید حضرت علی علیه السلام را خبر کنید، امیرمؤمنان علی علیه السلام آمدند حضرت فرمود سؤالت را تکرار کن، سؤالش را تکرارکرد این جمجمه اگر درآتش است چرا دست من نمی‌سوزد؟ امیرمؤمنان برای تفهیم به او فرمودند سنگ چخماق بیاورید، ‌حضرت این دوتا سنگ را به هم زدند جرقه‌ای صادرشد، بعد سنگ را دادند به او فرمود که آیا حرارت را حس می‌کنی؟ گفت نه. حضرت به او تفهیم کرد اگر نمی‌بینی معنایش این نیست که جرقه وجود ندارد، آتش وجود ندارد. آتش در باطن است.

نکته‌ی ‌آخر آتش دنیا با آتش آخرت خیلی متفاوت است، خدا رحمت کند آیت الله مشکینی را، می فرمود ما طاقت آتش دنیا را هم نداریم. یک کبریت را ‌آیا دست ما می‌تواند تا لحظه‌ی آخر نگه دارد؟

درِ یک کتری آب جوش را بردارید شما یک لحظه دستتان به دستگیره باشد آن حرارتی که به دست می‌زند ۵ثانیه ما شاید نتوانیم دست را نگه داریم از حرارت بخار آب جوش، این می‌شود آتش دنیا.

آیت الله جوادی در تسنیم می‌فرماید آتش دنیا هر چقدر شدید باشد ولو انسان را در یک کوره قرار دهند، ‌کوره یک فلز را ذوب می‌کند. اما فقط جسم را از بین می‌برد، روح را نمی‌سوزاند اما خدا می‌فرماید بپرهیزید از آن آتشی که روح را می‌سوزاند:

نارُ اللَّهِ الْمُوقَدَة * الَّتی‏ تَطَّلِعُ عَلَى الْأَفْئِدَةِ.

تبیین آیت الله جوادی این است منشأ این آتش در همان دنیا بود روحش شده آتشین. البته نباید از رحمت خداوند ناامید شد چرا که هر گناهی انسان مرتکب شده باشد توبه آن را از بین می‌برد مرحوم آشیخ رجبعلی خیاط می‌گوید: من در مجلس دعا و توسل و ذکری بودم که شخصی وارد شد که من دیدم این سه تا گناه دارد که صورت و بدنش به شکل سه حیوان است؛ اما وقتی خارج شد دیدم انسان است.

خدایا صورت و سیرت همه ما را انسان و مؤمن قرار بده.

عبادَ الله اُوصیکم و نَفسِی بِتقوَی الله.

برادران و خواهران، خودم را و همه‌ی شما را درخطبه‌ی دوم مجددا به تقوای الهی توصیه می‌کنم.

امام صادق علیه السلام می‌فرماید: لَوْ عَلِمَ سَيِّئُ اَلْخُلُقِ أَنَّهُ يُعَذِّبُ نَفْسَهُ لَتَسَمَّحَ فِي خُلُقِهِ. اگر آدم بد اخلاق می‌دانست که با این بد اخلاقیش خودش را دارد عذاب می‌کند خودش را دارد‌ آتش می‌دهد، لَتَسَمَّحَ فِی خُلُقِهِ. آسان می‌گرفت، از این بد اخلاقی خودش دست بر می‌داشت.

در خطبه دوم به بیان چند نکته و مناسبت بسنده می‌کنم:

۱. نکته اولم در مورد اجرای طرح نور است. اولا از نيروي انتظامي‌مان وشخص سردار رادان براي طرح نور و عفاف که در شهر ما هم به همت فرمانده نیروی انتظامی شهرستان و مجاهدین فراجا اجرا می‌شود، صميمانه تقدير مي‌كنم. جمهوري اسلامي قدرتهاي غربي را با عملكرد خودش عصباني كرده است، ۳۰۰ سال است مي‌گويند اگر زن قيود اخلاقي وشرعي را رها نكند پيشرفت نمي‌كند جمهوري اسلامي خط بطلان كشيد بر اين نظريه. و این همان نکته ای است که حدود دو ماه قبل از شعله‌وری فتنه زن، زندگی، آزادی، رهبر معظم انقلاب در دیدار ائمه جمعه کشور، هشدار دادند که: «قدرت‌های غربی از جمهوری اسلامی به شدت عصبانی‌اند چون جمهوری اسلامی با وجود خودش، هویّت مرکزی تمدّن غربی را به چالش کشیده و آن را ابطال کرده است. یکی از اقدامات جمهوری اسلامی که باعث عصبانیت غربی‌ها است، این است که زنِ باشرف و بااستعداد ایرانی یکی از بزرگ‌ترین ضربه‌ها را به تمدّن غرب زده است. غربی‌ها دویست سیصد سال است که به دروغ می‌گویند زن تا از قیود اخلاقی و شرعی رها نشود، نمی‌تواند پیشرفت کند و به مقامات عالی علمی و سیاسی و اجتماعی و غیره برسد. زن ایرانی این داعیه را در عمل تکذیب کرده است و در همه‌ی میدان‌ها با موفّقیّت و سربلندی و با حجاب اسلامی ظاهر شده است. این خیلی چیز مهمّی است. این باطل‌کننده‌ی زحمت و تلاش دویست سیصد ساله‌ی غرب است؛ بحمدلله رایحه و عطر حجاب اسلامی به مشام زنان و دختران غربی هم رسیده است و فکر و دل آنها را تسخیر نموده است. مفاهیم انقلاب و مفاهیم اسلام، مثل عطر گل‌هاى بهارى است؛ هیچ کسى نمی‌تواند جلوى آن را بگیرد؛ پخش می‌شود، همه‌جا می‌رود که یک نمونه دیگر آن را در حوادث این روزهای دانشگاه‌های آمریکا و اروپا، و اعلام حمایت دانشجویان این دانشگاه‌ها از مظلومان فلسطین و انزجار از جنایات دهشتناک صهیونیست‌ها، می بینیم رویدادی بی‌سابقه که غربی‌ها نمی‌توانند تحمّل کنند، عصبانی‌اند و خودشان را به در و دیوار می‌زنند تا بتوانند کاری کنند.

استكبار جهانى و دشمنان بشریّت همواره در مقابل بیدارى ملّت‌ها احساس خطر كرده‌اند. در هر نقطه‌اى از عالم، هر نهضت و جریانى كه با هدف بیدارى ملّت‌ها و رهایى آنها از بندهاى استثمار و استعمار قد علم كرده است، نظام‌هاى مستكبر جهانى در پى سركوبى و خاموش كردن صداى این بیدارى برآمده‌اند. موضوع اصلى این دشمنان بشریّت كه به‌عنوان یك راهبرد اساسى از سوى آنان دنبال می‌شود، جلوگیرى از شكل‌گیرى این آگاهى و بیدارى عمومى است. زیرا اگر این بیدارى شكل بگیرد منافع آنها به خطر مى‌افتد. در قضیه حجاب نیز غرب احساس خطر کرده است فلذا با تمام دسیسه‌هایشان به میدان آمده اند. فتنه زن، زندگی، آزادی یک اتفاق و رخداد صرف در پائیز 1401 نبود، یک رویداد با برنامه‌ای حداقل ده ساله بود که دست‌کم از ابتدای دهه 90 به تدریج شروع شده بود.

پویش‌هایی نظیر «نه به حجاب اجباری»، «کمپین یک میلیون امضا»، «چهارشنبه‌های سفید»، «دختران خیابان انقلاب»، «آزادی یواشکی» و… با قدرت شبکه‌های ماهواره‌ای، شبکه‌های اجتماعی و مجازی، از داخل و خارج، موضوع حجاب را مورد محاصره قرار داد و مترصد شد تا قضیه‌ای مانند مهسا امینی فرا برسد. دشمن عین اتفاق مرگ مهسا امینی را پیش‌بینی نمی‌کرد، ولی منتظر اتفاقی برای شروع بود.

فلذا امروز تمام دلسوزان باید از این طرح نور حمایت کنند. ستاد امر به معروف، بسیج قهرمان، مجموعه قضایی و دادستان محترم که بنده مطلع هستم این بزرگواران هم در میدان هستند. مردم عزیز و متدین شهرستان هم مشارکت داشته باشند تا انشاءالله این طرح تأثیر خودش را بگذارد. اخیرا بنده همراه آقای فرماندار و آقای نماینده و بعضی مسئولین شهر جهت گره گشایی از بعضی مسائل شهرستان تهران بودیم، دیدارهایی هم داشتیم که اگر منتج به نتیجه شد عرض خواهم کرد؛ نکته ای که در این سفر در خصوص عفاف و حجاب بنده مشاهده کردم موثر بودن طرح نور است که طرحی مقتدر و با برنامه و حکیمانه است که انشاءالله بساط این بی حجابی را جمع خواهد کرد.

۲. اکنون نوبت وعده صادق اقتصادی است!

۱- عملیات ترکیبی «وعده صادق» دارای ابعادی گسترده و چند لایه‌ای برای ایران، منطقه و جهان بوده است. اقدام راهبردی که جبهه عبری عربی غربی را به زانو درآورد. ایران با چندین موشک کروز و بالستیک و ده‌ها پهپاد، محاسبات و اقدامات حداقل ده کشور قدرتمند غربی و عربی را درهم ریخت و همه اقدامات پدافندی آنان را خنثی کرد.

۲- از طرفی عملیات طوفان الاقصی هم بسیاری از توطئه‌های اقتصادی دشمن را درهم ریخت و به تغییر و تعویق انداخت. توافق ابراهیم و کریدور آیمک درصدد بودند ایران را در جبهه اقتصادی به انزوا بکشانند و مزیت‌های نسبی سرزمین ایران عزیز را کم‌اثر کنند یا از او بگیرند. طوفان الاقصی و وعده صادق باعث شد قصه دالان زنگزور هم به مُحاق برود و باکو فعلا آن را بایگانی کند.

۳- اکنون نوبت این است که قوای سه گانه و همه دستگاه‌های دولتی و حاکمیتی برای ثبات اقتصادی، «طوفان‌الاقصی» و «وعده صادق» اقتصادی ایجاد کنند.

۴- دولت و بانک مرکزی و وزارت‌خانه‌های اقتصادی برای رفع مشکلات معیشتی که کام مردم را تلخ کرده است باید نقشه روشن و اقدامات نقطه‌زن بر علیه سوداگران امنیت اقتصادی ایران تهیه و تدارک ببینند و خانه‌های فساد اقتصادی را در اربیل و اتاق‌های سیاه دلار فردایی و تلگرامی را هدف قرار دهند و بدون مماشات فراز و فرودهای آزاردهنده بازار پول و سرمایه را کاهش دهند.

۵- در وعده صادق اقتصادی، نیاز به اتاق عملیات مشترک اقتصادی داریم که طراحی نقشه و عملیات براساس یک تقسیم کار دقیق و درست انجام شود و تکلیف اعتمادسوزی بانک‌ها و فرصت‌طلبی برخی شرکت‌های بزرگ پتروشیمی و فولاد در خرید ریالی و فروش دلاری و دلالی‌های بازار مسکن و خودرو و نهاده‌های دامی که در برخی اتاق‌ها و موسسات دولتی و شبه‌دولتی لانه کرده‌اند را معلوم کند.

۶- وعده صادق اقتصادی این است که دولت محترم برای جهش تولید سازوکارهای واقعی حضور مردم را هرچه سریعتر بررسی کند و بهترین راه‌ها و ساز و کارها برای مشارکت مردم در تحقق جهش تولید را برگزیده و عملی سازد.

۳. فردا شهادت امام صادق علیه السلام است انشاءالله مجالس عزای آن حضرت امشب در مساجد و حسینیه ها و هیئات برقرار خواهد بود فردا هم ساعت ده ونیم دسته عزا از مرکز شهر به سمت بقعه شیخ نوایی با حضور همه شما برادران و خواهران مخصوصاً شاگردان امام صادق علیه السلام حرکت خواهد کرد:

در کافی شریف جلد۳ روایتی را مرحوم کلینی در کرامات و عنایات امام صادق علیه السلام نقل کرده که بنده به همان اکتفا می کنم. رُفيد غلام ابن هبیره بود. اين ابن هبيره حاکم عراق بود از طرف مروان رُفيد غلامش هست یك روزی این حاکم عراق ابن هبيره بر غلامش خشم گرفت: قسم می‌خورم بکشمت. از عراق فرار کرد رفت مدینه محضر امام صادق علیه السلام ماجرا را تعریف کرد حضرت فرمودند انصرف برگرد به عراق وأَقْرِئْهُ‏ مِنِّي‏ السَّلَامَ‏ سلام من را به حاكم عراق وَ قُلْ‏ لَهُ‏ إِنِّي‏ قَدْ آجَرْتُ‏ عَلَيْكَ من پناه دادم رُفيد را بر تو مَوْلَاكَ- رُفَيْداً ‏ فَلَا تَهِجْهُ بِسُوءٍ به او آسیب نرسان، مضطربش نكن

رُفيد گفت: آقاجان این ابن هُبیره، خبیث الرأي است، شامی است.

حضرت فرمود: اذْهَبْ إِلَيْهِ برو

كَمَا أَقُولُ لَكَ حرکت كرد آمد در وسط بیابان به یک اعرابی به يك بیابانگرد برخورد كرد قیافه شناس بود. صورتش را نگاه کرد.گفت أَرَى وَجْهَ مَقْتُولٍ می بينم صورت، صورت يك آ‌دمي است كه قطعا كشته مي شود.

گفت دستت را بده ببينم أَخْرِجْ يَدَكَ دستش را نشان داد به اين اعرابي گفت

يَدُ مَقْتُولٍ دست هم نشان مي‌دهد تو كشته ميشوي

گفت أَبْرِزْ رِجْلَك پاتو بزن بالا ببینم پاشو بالا زد

گفت رِجْلُ مَقْتُولٍ پا هم پاي آدمي است كه كشته مي شود

گفت بدنت را برهنه كن أَبْرِزْ جَسَدَكَ

گفت جَسَدُ مَقْتُولٍ پیکر هم پيكر آدمي است که کشته می‌شود

آخرش گفت أَخْرِجْ لِسَانَك زبانت را بیرون بیار ببینم تا زبانش را بیرون آورد

گفت امْضِ برو هرجا می‌خواهی بری برو

فَلَا بَأْسَ عَلَيْكَ هيچ باكي بر تو نيست

فَإِنَّ فِي لِسَانِكَ رِسَالَةً افتخار کنیم عزیزان به امام صادق علیه السلام در این زبان تو یک پیامی وجود دارد

لَوْ أَتَيْتَ بِهَا علی الْجِبَالَ الرَّوَاسِيَ اگر بر کوه‌های بلند آن پیام را بخوانی مطيع تو مي‌شوند

لَانْقَادَتْ لَكَ. مي‌گويد آمدم درب خانه ابن هُبيره وقتی وارد شدم ابن هبيره گفت أَتَتْكَ بِحَائِنٍ کسی که مرگش فرا رسیده خودش آمد

رِجْلَاهُ دوتا پايش او را آورد

يَا غُلَامُ صدا کرد

النَّطْعَ وَ السَّيْفَ،‌نطع آن چرمي را كه مي گفتند که جلاد می‌خواست سر یك نفر را بزند زير او پهن مي‌كردند

گفت نطع را بيار ،‌سيف هم بيار شمشيررا بیار.

ثُمَّ أَمَرَ بِي فَكُتِّفْتُ به من امركرد كه كتفهايم را بستند

وَ شُدَّ رَأْسِي و سرم را هم محکم بستند لِيَضْرِبَ عُنُقِي تاگردن من را بزند

به او گفتم فَقُلْتُ أَيُّهَا الْأَمِيرُ لَمْ تَظْفَرْ بِي عَنْوَةً تو كه با خشم و زور بر من راه نيافتي خودم آمدم خلوتي كن پیامی دارم اطرافیان رو فرستاد رفتند یک کلمه گفتم:

جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ الصادق به تو سلام رساند

وَ يَقُولُ لَكَ قَدْ آجَرْتُ عَلَيْكَ مَوْلَاكَ- رُفَيْداً فَلَا تَهِجْهُ بِسُوءٍ من پناهش دادم به او آسيب نرسان

اين حاكم مرواني تا اسم صادق را شنيد گفت تو را به خدا قسم امام صادق اين پيام را به من داد؟ او براي من سلام رساند؟

گفتم بله سه بار جواب سلام را داد بعد گفت كه دستانم را باز کردند گفت من به اين مقدار هم راضي نمي‌شوم گفت فَنَاوَلَنِي خَاتَمَهُ

انگشتر و خاتَم مُهرش را داد به من. گفت أُمُورِي فِي يَدِكَ امور من به دست توست

فَدَبِّرْ فِيهَا مَا شِئْتَ. ديگه شد رئيس دفتر و مسئول وزير اين حاكم.

ما هم عرض مي كنيم به امام صادق عليه السلام

ائمه ما پناه هستند. آقاجان ما را هم پناه بده،

به امام زمان هم عرض مي كنيم يا بقية الله ما را هم پناه بده آقا.

یک جمله هم روضه بخوانم در كافي شريف دارد منصور دوانيقي دستور داد به حاكم مكه و مدينه أن أَحْرِقْ‏ عَلَى‏ جَعْفَرِ خانه حضرت امام صادق را به آتش بكش

أَحْرِقْ‏ عَلَى‏ جَعْفَرِ بْنِ‏ مُحَمَّدٍ دَارَهُ‏ اين خبيث هم آتش را انداخت در خانه امام صادق

فَأَلْقَى النَّارَ فِي دَارِ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ خانه‌ي امام صادق آتش گرفت

فَأَخَذَتِ النَّارُ فِي الْبَابِ وَ الدِّهْلِيزِ درب خانه آتش گرفت راهرو آتش گرفت يا بقيه الله ‌آجرك الله آقا.

نمي‌دانم الان با اين جمله شما به كجا منتقل شدي؟

احتمالاً به درب خانه‌ي مادر منتقل شدي

خود امام صادق عليه السلام فرمودند:

ذلك الحطب عندنا آن هيزمي كه درب خانه وحی را با آن آتش زدند نزد ماست

نتوارث هر امامي به امام بعدي آن را به ارث مي‌رساند يا امام زمان گويا الان آن هيزم در محضر شماست آقا جان هر روز به ياد خانه‌ي مادر مي‌افتيد.

ولي يك انتقال ديگر كربلاست راوي مي گويد خیمه ها را که آتش زدند ديدم خانمي با هيبت حيدرانه مي‌رود داخل خیمه و بر مي گردد گفتم خانم شما چرا فرار نمي كني؟ فرمود:

ان لنا علیا فی الفسطاط.

ما يك علي امام مريض الاحوالی داريم درخيمه، جان امامم را بايد حفظ كنم.

پایان.