بسم الله الرّحمن الرّحیم
الحمدلله ربّ العالمین نحمده و نستعینه و نستغفره و نتوکّل علیه و نصلّى و نسلّم على حبیبه و نجیبه و خیرته فى خلقه حافظ سرّه و مبلّغ رسالاته بشیر نعمته و نذیر نقمته سیّدنا و نبیّنا ابىالقاسم المصطفی محمّد و على آله الاطیبین الاطهرین المنتجبین الهداه المهدیّین سیّما بقیّهالله فى الارضین و صلّ الله على ائمّه المؤمنین و هداه المستضعفین و حماه المؤمنین. اوصیکم عباد الله و نفسی بتقوى الله.
خودم و همه عزیزان را به تقوای خداوند متعال دعوت می کنم.یکی از بزرگترین عوامل و مقدمه های تقوا این است که انسان خودش را همیشه در محضر خداوند متعال و در برابر دیدگان او بداند. امام صادق ( علیه السلام )به فردی به نام اسحاق فرمود:”یا اسحاق خف الله کأنّک تراه ” از خدا بترس همانگونه که کأنّه خدا را می بینی. “و ان کنت لا تراه” اگر تو خدا را نمی بینی “فإنّه یراک” اگر انسان به این مقام نرسد که در هر جا و با چشم دل خداوند متعال را ببیند، حداقل این اعتقاد را نباید از دست بدهد که خداوند متعال انسان را می بیند.”و أن کنت لا تراه أنّه یراک ” اگر اعتقاد انسان این باشد که خدا او را نمی بیند”فقد کفرت” دچار کفر شده است.”و إن کنت تعلم أنّه یراک” اگر اعتقاد انسان این باشد که خداوند او را می بیند “ثم برزت له بالمعصیه” اما در معرض دید خداوند هتاکی و معصیت بکند “فقد جعلته من أهون الناظرین علیک” با این کار ،انسان خداوند را (نعوذ بالله) از همه ناظرین بی ارزش تر قرار داده است. انسان در برابر دیدگان یک فرد دیگر مواظبت می کند که خطایی انجام ندهد ولی در برابر دیدگان خداوند هتک حرمت می نماید.
خداوند این مسئله را در قرآن به شکلی عالی بیان فرموده است« یسْتَخْفُونَ مِنَ النَّاسِ وَلاَ یسْتَخْفُونَ مِنَ اللّهِ وَهُوَ مَعَهُمْ إِذْ یُبَیِّتُونَ مَا لاَ یرْضَی مِنَ الْقَوْلِ وَکَانَ اللّهُ بِمَا یَعْمَلُونَ مُحِیطاً »( نسا – آیه ١٠٨) خداوند گلایه می کند که بعضی ها کارهای ناپسند شان را از انسان های دیگر پنهان می کنند اما از من پنهان نمی کنند! وهو معهم ، خداوند می فرماید من که در همه جا با انسان ها هستم. وَهُوَ مَعَهُمْ إِذْ یُبَیِّتُونَ مَا لاَ یرْضَی مِنَ الْقَوْلِ در آن زمانی که حرف ناپسندی بر زبان می آورند و یک حرفی را که نباید به زبان بیاورند می گویند آیا نمی دانند که من در آن مکان حاضر و ناظرم وَکَانَ اللّهُ بِمَا یَعْمَلُونَ مُحِیطاً ،خداوند متعال به هر چیزی احاطه دارد.
ماه رجب فرصتی است که انسان تقوا را در وجودش تقویت بکند.نبی اکرم(ص) فرمود: «ماه رجب ماه استغفار امت من است، پس در این ماه بسیار طلب آمرزش کنید که خداوند آمرزنده و مهربان است»(رَجَبٌ شَهْرُ اَلاِسْتِغْفَارِ لِأُمَّتِی أَکْثِرُوا فِیهِ اَلاِسْتِغْفَارَ فَإِنَّهُ غَفُورٌ رَحِیمٌ(بحارالأنوار، ج۹۴، ص۷۷). این حدیث شریف گویای این حقیقت است که آمادگی نفس براى مغفرت در ماه رجب بسیار بالاتر از ماههای دیگر است، خداوند توجه ویژهای در این ماه بهانسان دارد.
از این رو، مایه افسوس است که این ماه بهغفلت بگذرد؛ براى اینکه انسان بتواند از رجب، شعبان و ماه مبارک رمضان، استفاده چند هزار ساله کند و برای آخرت و ابدیتش ذخیره کند، باید کمى از وقت خود را برای خود انسانیاش فارغ کند. در غیر اینصورت اگر بخواهد با همان شهوت و حرصی که در ماههای دیگر بهکار دنیا میپردازد در ماه رجب، شعبان و رمضان هم این کار را ادامه دهد، خیلی محروم میشود. نگوییم: کار دارم، گرفتارم، نمیرسم، درس دارم و پروژه دارم؛ وقتی بهماه رجب بیتوجهى شود، برکت میرود و بهدنیا و کارهای دیگر انسان صدمه میخورد. اگر کسی برای آخرت وقت بگذارد در کارهای مادی و دنیاییاش هم اثرات بسیار خوبی دارد.
در روز قیامت وقتی میخواهند مردم را تقسیم کنند، بعضی از افراد را جدا میکنند و بهآنها خطاب مىشود: «اهل رجب کجا هستند؟؛ أَیْنَ الرَّجَبِیُّون»؛ این عنوان نشان میدهد که اهل رجب بودن کمال انسانی و آخرتی است(إِذَا کَانَ یَوْمُ اَلْقِیَامَهِ نَادَى مُنَادٍ مِنْ بُطْنَانِ اَلْعَرْشِ أَیْنَ اَلرَّجَبِیُّونَ؟ فَیَقُومُ أُنَاسٌ یُضِیءُ وُجُوهُهُمْ لِأَهْلِ اَلْجَمْعِ عَلَى رُءُوسِهِمْ تِیجَانُ اَلْمَلِکِ، مُکَلَّلَهً بِالدُّرِّ وَ اَلْیَاقُوتِ، مَعَ کُلِّ وَاحِدٍ مِنْهُمْ أَلْفُ مَلَکٍ عَنْ یَمِینِهِ وَ أَلْفُ مَلَکٍ عَنْ یَسَارِهِ…(بحار الأنوار، ج۹۴، ص۴۱)).
خداوند انسانها را بر اساس کمال وجودیشان تقسیم میکند. در قیامت هم افراد برهمین اساس تقسیمبندی و بهگروههاى مختلفى ملحق مىشوند، مانند دسته مشرکین، کافرین، مؤمنین، اهل یقین، مجاهدین و صابرین. یکی از آن دستهها رجبیون هستند؛ رجبیون یعنی کسانى که در دنیا با رجب انس گرفتند و شخصیتسازی کردند، بهمقام رجبی بودن رسیدند و اهل رجب شدند. ماه رجب برای اهلش موضوعیت دارد و کسانی که میخواهند بهسمت پاکی و نور جهش پیدا کنند، باید از ماه رجب استفاده کنند.
توجه به زمانها و مکانها خیلی مهم است .تمامی اهل بیت به این مهم توصیه کرده اند و خودشان توجه ویژه داشتند.به عنوان مثال تمامی اولیاء نسبت به اوقات نماز حساس بودند.پیامبر گرامی اسلام موقعی که وقت نماز می شد، فوراً رو به بلال می نمود و می فرمود”ارحنا یا بلال” ،آن کسانی که یک عمر از نماز محروم بوده اند و سر به مهر نرسانده اند،متوجه خواهند شد، که چه چیزی را از دست داده اند، صبر کنند الان شب تاریک است وقتی که روز شود” عِنْدَ الْصَبَاح یُحْمَدُ الْقُوْمُ الْسُّرَى” وقتی صبح سر بر آورد آنوقت متوجه خواهند شد که چه چیزی از دستشان رفته است.آنوقت خواهند گفت که می خواهیم به سجده بیافتیم؛ اما آیه ی قرآن میگوید که دیگر امکان سجده وجود ندارد « یَوْمَ یُکْشَفُ عَنْ سَاقٍ وَ یُدْعَوْنَ إِلَى السُّجُودِ فَلَا یَسْتَطِیعُونَ »(قلم-آیه۴۲) [یاد کن] روزی را که کار بر آنان به شدت سخت و دشوار شود، [و آن روز به عنوان سرزنش و ملامت] به سجده کردن دعوت شوند، ولی در خود قدرت و استطاعت [سجده کردن] نیابند! « خَاشِعَهً أَبْصَارُهُمْ تَرْهَقُهُمْ ذِلَّهٌ وَقَدْ کَانُوا یُدْعَوْنَ إِلَى السُّجُودِ وَهُمْ سَالِمُونَ »(قلم-آیه۴۳) دیدگانشان از شرم و حیا، فرو افتاده، خواری و ذلت آنان را فرا گیرد و اینان [در دنیا] به سجده [بر خدا] دعوت می شدند در حالی که تندرست بودند [ولی از فرمان خدا متکبرانه روی می گرداندند]. عده ای به پیامبر(صلی الله علیه و اله) می گفتند هرچه بگویی قبول میکنیم اما نماز نخوانیم. حضرت فرمود” لا خیرَ فی دین لا صلاهَ له ” آن دینی که در آن نماز وجود نداشته باشد در آن خیری نیست.
در هنگام نماز چه غوغایی در عالم و چه قیامتی در وجود پیامبر( صلی الله علیه و آله)برپا می شد که به بلال می فرمود، ارحنا یا بلال؛ ما را راحت کن بلال! یعنی اذان بگو تا ما وارد ملاقات حق تعالی شویم و با او نجوا کنیم . همسر پیامبر می گوید: کان اذا دخل وقتها ، همین که وقت نماز داخل می شد، کأنّه لم یعرف اهلا و لا حمیماً؛ گویی پیامبر( صلی الله علیه و آله)هیچ کس را نمی شناخت، نه اهل خودش را می شناخت و نه همسر خود را می شناخت و نه دوستانش را می شناخت. کدام جاذبه رسول خدا( صلی الله علیه و آله) را چنین تحت تاثیر قرار داده است و چه خوب است که جذبه ای اینچنین انسان را با خود ببرد. بردنی که بازگشتی ندارد. مَنْ ذَا الَّذِى ذاقَ حَلاوَهَ مَحَبَّتِکَ فَرامَ مِنْکَ بَدَلاً ؟ وَمَنْ ذَا الَّذِى أَنِسَ بِقُرْبِکَ فَابْتَغَى عَنْکَ حِوَلاً؟: کیست آنکه شیرینی محبّتت را چشید پس بهجای تو دیگری را برگزید؟ و کیست آنکه با مقام قرب تو انس یافت پس مایل به روی برتافتن از تو شد؟ أَسْأَلُکَ حُبَّکَ وَ حُبَّ مَنْ یُحِبُّکَ وَ حُبَّ کُلِّ عَمَلٍ یُوصِلُنِی إِلَى قُرْبِکَ. محبتت و محبت کسانی که تو را دوست دارند و محبت هر عملی که مرا به تو می رساند از تو می خواهم. وَ أَنْ تَجْعَلَکَ أَحَبَّ إِلَیَّ مِمَّا سِوَاکَ وَ أَنْ تَجْعَلَ حُبِّی إِیَّاکَ قَائِداً إِلَى رِضْوَانِکَ وَ شَوْقِی إِلَیْکَ ذَائِداً عَنْ عِصْیَانِکَ. و اینکه خویش را برای من محبوب تر از هر چیزی غیر از خودت سازی و محبتت را رهبری برای رسیدن به بهشتت و اشتیاقم را به تو جلوگیرکننده از نافرمانیت قرار دهی.(مناجات المحبین)
پروردگارا آنی کمتر از آنی به حال خودمان وامگذار.در مسیر اهل بیت ثابت قدم نما.شهداءامام شهداء مراجع درگذشته مرحوم آیت الله العظمی خویی مقامشان را متعالی نما.مقام معظم رهبری تا ظهور امام زمان در کنف حمایتت حفظ نما.