خطبه دوم نماز جمعه 15 بهمن 1400

بسم الله الرّحمن الرّحیم
الحمدلله‌ ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام على سیّدنا و نبیّنا ابى‌القاسم المصطفی محمّد و آله الطّاهرین سیّما علىّ امیرالمؤمنین و حبیبته الزّهراء المرضیّة و الحسن و الحسین سیّدی شباب اهل الجنّة و علىّ ‌بن ‌الحسین زین العابدین و محمّد بن‌ علىّ الباقر و جعفر بن‌ محمّد الصّادق و موسى ‌بن ‌جعفر الکاظم و علىّ ‌بن‌ موسى الرّضا و محمّد بن ‌علىّ الجواد و علىّ ‌بن ‌محمّد الهادی و الحسن ‌بن ‌علىّ الزکیّ العسکری و الحجّة بن الحسن القائم المهدی صلوات‌ الله علیهم اجمعین.اوصیکم عباد الله و نفسی بتقوى الله.

 مجددا خودم و شما عزیزان را دعوت می کنم به رعایت تقوای الهی ومبارزه با نفس.

این نفس بد اندیش به فرمان شدنی نیست      این کافر بد کیش مسلمان شدنی نیست

زین دیو مجو صلح و صفا رحم و مروت       با یکدگر از آدم وشیطان شدنی نیست

گر شود دشمن درونی نیست                     باکی از دشمن برونی نیست

اعدی عدوک نفسک التی بین جنبیک

نفس تا انسان را وارد جهنم نکند دست بردار نیست.به قدری محبت مسئولیت و مال را در قلب انسان وارد می کند، که به کفر انسان منجر می شود.آمد دید زکات زیادی باید بدهد،گفت خدایا امسال را نادیده بگیر سال بعد دو برابر می دهم،سال بعد هم از دلش نیامد موکول کرد به سال سوم،که سه برابر می دهم.سال سوم آمد حساب کرد دید اگر بخواهد سه برابر بدهد خیلی زیاد می شود،گفت اصلا چه کسی گفته که من باید به فقرا کمک کنم،خدا اگر می خواهد،خودش کمک کند.مانع زکات،شد منکر زکات.

ثُمَّ كَانَ عَاقِبَةَ الَّذِينَ أَسَاءُوا السُّوأَىٰ أَنْ كَذَّبُوا بِآيَاتِ اللَّهِ وَكَانُوا بِهَا يَسْتَهْزِئُونَ.(10،روم)

محبت مقام باعث می شود.انسان به خاطر اینکه خودش در مسند باشد،هر کاری بکند.ولو دینش را بفروشد، ولو افرادی را که می خواهد استفاده بکند،ناشی و ضعیف باشند.مهم نیست،مهم این است که بله قربان گوی من باشند.ملاک اصلی این است.خدا می داند این گناه چقدر سنگین است،که سرنوشت یک مجموعه را انسان معطل کند،و به جای اینکه از انسانهای شایسته استفاده کند.تا مشکلات مجموعه ها حل شود،امور اصلاح شود،ارتقاء لمس شود.میل انسان و نفس او،گرایشات سیاسی اش،تعصبات قومی اش وارد تصمیم گیری ها و موضع گیری ها شود.

در روایت داریم، مال دوستى و جاه طلبى، به دين مؤمن زودتر خسارت می‌زند تا حمله دو گرگ درنده به گله‌ای بى شبان؛ كه يكى از جلوى گله حمله آورد و ديگرى از پشت آن.

امام باقر علیه السلام:

.ما ذِئبانِ ضارِيانِ في غَنَمٍ لَيسَ لَها راعٍ، هذا في أوَّلِها و هذا في آخِرِها، بِأسرَعَ فيها مِن حُبِّ المالِ و الشَّرَفِ في دِينِ المؤمِنِ

در روایت داریم گروهی وارد محشر می شوند که در قیامت بدبوتر از مردار هستند و اهالی محشر از بوی بد آنها اذیت می شوند،آنها اهل شهوت و لذت حرام هستند و حق خداوند را از اموال خود نمی پردازند و به مال حرام طمع می ورزند و از آن استفاده می کنند.

در نقلی داریم که آن کسانی که مال حرام خورده و با کم فروشی و حقه بازی مال مردم را جمع می کنند.به صورت خوک وارد صحنه قیامت می شوند.

از امیر المومنین علیه السلام سوال کردند،کدام گناه بدتر است؟فرمود:الذنوب کلها شدیدة،لکن بدترین آنها گناهی است که در انسان گوشت برویاند،خون تولیدکند.و اشدها ما نبت عنه اللحم والدم.(رانت، رشوه، ربا، کم کاری، قمار، شراب).

بعد فرمود:والجنة لا یدخلها الا الطیب.

تسلیت ارتحال مرجع بصیر،فقیه ساده زیست حضرت آیت الله العظمی صافی گلپایگانی طاب ثراه

 آن بزرگوار را به حق می توان یکی از انقلابی ترین فقهای معاصر دانست.نسبت به انقلاب و نظام ایمان داشت و تضعیف نظام را حرام می دانست.نسبت به احکام الهی حساس بود،در اواخر عمر شریفش که برای راه رفتن زیر بغلهایش را می گرفتند،نامه ای دریافت کردند که در ضمن توهین به ساحت ایشان،حجاب را زیر سوال می برد.در مورد جسارت به خود کلمه ای نگفت.اما خدشه بر حجاب را تحمل نکرد و سریعا جواب نوشت و حتی پیگیری کرد که جواب شبهه در روزنامه هم چاپ شود.

تشکر ویژه دارم از مسئولین بزرگواری که امروز در طرح میز خدمت شرکت کردند.

امیرالمومنین علیه السلام در نامه 67 نهج البلاغه به قثم بن عباس که از جانب حضرت والی مکه بود،می نویسد:ولا یکن لک الی الناس سفیر الا لسانک:واسطه ای جز زبانت با مردم نباشد.یعنی با مردم حرف بزن،کارهایی را که کردی بگو،مشکلاتی که هست بگو. ولا حاجب الا وجهک:با مردم دیدار چهره به چهره داشته باش.اجازه بده بیایند با شمای مسئول صحبت کنند،درد دل کنند.امیر المومنین اولین بزرگی است که در کتاب الاوائل(ابوهلال عسکری) آمده که صندوق پیشنهادات و شکایات در حکومت خودش قرار داد.حتی دارد که خوارج از این فرصت سوء استفاده می کردند و فحش می نوشتند.امام امیرالمومنین علیه السلام با عملکرد این افراد این صندوق را جمع نکرد.

ولا تحجبن ذا حاجة عن لقائک بها.اجازه نده شخص گرفتاری سراغ شما بیاید و او را راه ندهند.چرا که اگر او روز اول رانده شد،ولو خدمت هم به او بکنی دیگر به چشم نمی آید.

اشتباه طواغیت گذشته این بود که مردم را هیچ کاره می دانستند.کانه بیت المال ملک شخصیشان بود.در دوران حکومت پهلوی هیچ مراتع ارزشمندی نبود مگر اینکه اینها می توانستند دست روی آنها بگذارند و تصاحب کنند.

نقل می کنندکه وقتی رضا خان می رفت و جایی را می پسندید مسئول ثبت را هم با خود می برد مثلا رضا خان می گفت عجب باغ قشنگی است.طرف مقابل هم باید می گفت آقا پیش کش شما باشد.رضا خان هم می گفت آقای مسئول بنویس، ثبت کن.حکومت پهلوی این گونه بوداگر هم طرف مقابل پیش کش نمی کرد  با او برخورد می کردند.در یک نقطه ای از تهران که الان بیمارستان برپا شده است آن موقع باغ بود.صاحب آن باغ فهمید که این سبک،سبک رضا خان است.رضا خان گفت عجب باغ قشنگی، طرف مقابل نگفت قربان پیش کش شما باشد.گفت قربان اینجا باغی است که عده ای فقیر و ندار از طریق این باغ نانی به دست آورده و کسب درآمد می کنند بعد هم آن شخص بلافاصله به اداره اوقاف رفت و باغ را وقف کرد که رضا خان نتواند روی آن دست بگذارد.اوضاع این گونه بود.املاک شخصی را این گونه تصاحب می کردند، برای اموال غیر شخصی هم که دستشان باز بود،غارتها می کردند.امیرالمومنین علیه السلام در آن نامه ای که عرض کردم می فرماید اگر نابخردها و بدکارها مسئول شوند.فیتخذوا مال الله دولا بیت المال را ملک شخصی خود می دانند و دست به دست می کنند.

انقلاب برای جلوگیری از این مسائل شکل گرفت. برای اینکه این سرزمین از چپاول مزدوران داخلی و استعمارگران رهایی یابد.

ایران سرزمینی است که به لحاظ استراتژیک و موقعیت حساس جغرافیایی جزو چند منطقه کم‌نظیر دنیاست. ایران با سه قاره آسیا، اروپا و آفریقا و اقیانوس هند مرتبط است؛ و هر دولتی که در ایران حکومت کند، روی این سه قاره و اقیانوس هند تاثیرگذار خواهد بود. به همین دلیل در طول قرن‌های گذشته، برای قدرت‌ها، تسلط بر ایران جزو اهداف اساسی و به ‌اصطلاح جزو اهداف استراتژیک بوده است؛ زیرا می‌دانستند که با تسلط بر ایران به لحاظ ارتباطی با سرزمین‌های وسیعی مرتبط می‌شوند و می‌توانند تاثیرگذار باشند؛ به همین جهت به‌گواهی تاریخ پرتغالی‌ها، تزارها، فرانسوی‌ها، عثمانی‌ها، انگلیس، آمریکا و هر قدرتی که در دنیا غالب شده است، تسلط بر ایران جزو اهدافش بوده است. بنابراین انقلاب اسلامی اهمیتی بسیار فوق‌العاده و استثنایی دارد، زیرا قدرت‌های بزرگ امکانی را از دست دادند که به‌هیچ‌عنوان در طول دو قرن گذشته نمی‌خواستند آن را از دست بدهند.

یکی از وزرای خارجه‌ی آمریکا در همان ایام پیروزی انقلاب می‌گوید: «با سقوط پهلوی آمریکا خسارتی دید که دیگر قابل جبران نیست و ما از امکان بسیار بزرگی در منطقه مهمی از دنیا محروم شدیم.» رییس سازمان سیای آمریکا در دوران پیروزی انقلاب اسلامی می‌گوید: آنچه در ایران اتفاق افتاد یک واقعه مهم و فوق‌العاده نبود، بلکه یک واقعیت عجیب و باورنکردنی بود. ما ایران را به‌گونه‌ای ساخته بودیم که قرار بود برای همیشه در ایران باشیم و نمی‌دانستیم اینگونه ما را از ایران بیرون می‌کنند.

چرا که ایران سرزمینی سرشار از منابع است و آمریکا به‌عنوان یکی از قدرت‌های بزرگ جهان نمی‌تواند از این منابع صرف‌نظر کند و حتی به‌جرأت می‌توان گفت شاید تا صد سال دیگر قدرت‌های بزرگ از تسلط بر ایران صرف‌نظر نمی‌کنند. از این رو زمانی که مردم ایران شعار استقلال را می‌دادند، قدرت‌های بزرگ می‌گفتند مگر امکان دارد که مردم در دوران ما بتوانند مستقل باشند؟! اهمیت انقلاب اسلامی در این بود که این شعار را داد و تا امروز آن را حفظ کرد؛ به‌گونه‌ای که حتی بزرگ‌ترین دشمنان ایران هم اعتراف می‌کنند که ایران مستقل است و این واقعیتی است که اصلا قابل‌انکار نیست.این نکته هم دلیل انقلاب است و هم دستاورد انقلاب.

مکتب شهادت در فرهنگ شیعه به‌ عنوان یک اصل تغییرناپذیر و اساسی متخذ از عاشوراست و قدرتی را ایجاد می‌کند که طبیعتا با دولت‌های استعماری و استکباری سازش نمی‌کند. به همین دلیل انقلاب که در ایران پیروز شد، وزیر خارجه وقت اسرائیل گفت: زلزله‌ای در ایران شد که خاورمیانه را لرزاند و به دنبال آن دنیا خواهد لرزید.

آمار ها و آسیب‌های اقتصادی دهه ۹۰ خرسند کننده نیست!

رهبر حکیم انقلاب اسلامی در سخنرانی روز یکشنبه دهم بهمن ماه فرمودند: «امّا گفتم آسیب‌ها. آمارهای اقتصادی دهه‌ی ۹۰ -آمارهای اقتصاد کلان کشور- حقّاً و انصافاً خرسندکننده نیست: آمار مربوط به رشد تولید ناخالص داخلی، آمار مربوط به تشکیل سرمایه در کشور، آمار مربوط به تورّم، آمار مربوط به رشد نقدینگی؛ اینها خرسند‌کننده نیست. آمار مربوط به تأمین ماشین‌آلات به هیچ وجه مطلوب نیست، یا مسکن و امثال اینها. اینها حقایقی است که اگر مسئولین می‌توانستند وضعیّت را در جهت این آمارها به شکل بهتری هدایت کنند، یقیناً وضع اقتصاد کشور امروز خیلی بهتر بود. خب، آثار این حقایق در زندگی مردم هم نمود پیدا کرده. اینکه درباره‌ی معیشت مردم اظهار نگرانی می‌کنیم، مربوط به همین چیزها است. عامل این مشکلات هم صرفاً تحریم نیست؛ البتّه تحریم بلاشک مؤثّر بوده امّا صرفاً تحریم نیست؛ بخش مهمّی ناشی از برخی تصمیم‌گیری‌های غلط یا کم‌کاری‌ها و امثال اینها است؛ می‌توانست این‌ جور نباشد.

دلایل اصلی نابسامانی‌های اقتصادی در دهه ۹۰

اول- بررسی دلایل و علل اصلی اینکه چرا اقتصاد ایران در دهه نود، یکی از پرفراز و نشیب‌ترین دوره‌های تاریخی اقتصاد ایران را تجربه کرده است، نشان می‌دهد که نوع نگاه به اقتصاد و مشکلات آن دلیل اصلی بوده است.

دوم- در دهه یاد شده بخصوص در نیمه دوم آن، شرطی کردن اقتصاد ایران و گره زدن آن به متغیرهای خارجی که به هیچ عنوان در اختیار مسئولان نبود، باعث شد تا اقتصاد راه دیگری را پیش بگیرد. بر همین اساس در برخی از سال‌ها رشد اقتصاد دو رقمی شد و در برخی از سال‌ها منفی.

سوم- در این دوره سیاست‌های ۲۴ بندی اقتصاد مقاومتی ابلاغ شده از سوی مقام معظم رهبری نیز به عنوان یک سند مهم که می‌توانست پشتوانه تصمیمات کلان اقتصادی قرارگیرد، مورد بی‌مهری مسئولان وقت قرار گرفت. در این دوره تمرکز صرف بر حل معضلات ریز و درشت اقتصاد ایران از طریق «کدخدا» و گره زدن مسائل به سند برجام باعث شد تا در دوره کوتاهی برخی متغیرها رشد کند، اما به محض اینکه پایبندی طرف مقابل به برجام پایان یافت، با سرعت بسیار زیادی به شرایط قبل بازگشتیم. این درحالی است که طبق بارها تأکید مقام معظم رهبری و همچنین کارشناسان اقتصادی، تنها راه نجات اقتصاد ایران تکیه بر داشته‌ها و ظرفیت‌های بی‌نظیر داخلی است که متاسفانه در دهه ۹۰مورد غفلت قرارگرفت و نتیجه آن را تمام مردم ایران دیدند.

چهارم- عامل مهم دیگر ناهماهنگی بین تیم اقتصادی دولت در دو دوره قبل بود. در نهاد ریاست جمهوری ، میان آنچه که از دیدگاههای اقتصادی و روشهای اجرایی ، با محوریت رییس نهاد و معاون اول و معاون اقتصادی می‌گذشت تفاوت زیادی بود. این درحالی بود که سازمان برنامه و بودجه وزارت اقتصاد و دارایی و بانک مرکزی از یک سو و وزارت‌خانه‌های اقتصادی مانند؛ نفت و جهاد کشاورزی و صمت، لجام گسیختگی فکری و ناهماهنگی رفتاری وجود داشت. همین امر باعث بروز تکانه‌های شدید اقتصادی و حتی سیاسی و امنیتی – مانند آشوب‌های بنزینی – شد.

پنجم- علت اصلی دیگر فقدان روحیه جهادی و مدیریت جهادیِ برآمده از فاصله گرفتن از مردم و نزدیک شدن به زندگی اشرافی و گرفتار شدن مسئولان به تنبلی و کسالت و روزمرگی و بی‌اعتمادی به ظرفیت داخلی و نیروی عظیم جوانان در عرصه‌های مختلف اقتصادی و مدیریت اقتصادی است که چه بسا مهمترین مانع در پشتیبانی از تولید و جهش تولید و اقتصاد پویا و فعال بود.

ششم- بررسی عوامل فوق صرفاً یک یادآوری تحلیلی نیست. این بررسی کوتاه بیشتر برای درس‌آموزی و عبرت‌آموزی از دوران سختی است که در ده سال گذشته و خصوصا پنج سال اخیر بر مردم صبور و نجیب ما طی شده است.

اللهم عجل لولیک الفرج.خدایا اسلام و اسلامیان را عزیز بگردان. شرک و کفر و نفاق را سرنگون نما..شهدا ،امام شهداء،شهدای مدافع حرم، شهدای امنیت، شهدای سلامت،مقامشان را متعالی نما.برای مقام معظم رهبری طول عمر با عزت عنایت فرما،مشکلات اقتصادی فرهنگی ،اشتغال و ازدواج جوانان را به ید قدرتت حل فرما.مریضهای مسلمانان خصوصا مریضهای کرنایی و ملتمسین دعا شفای عاجل عنایت فرما.این ویروس منحوس را ریشه کن فرما اللهم اغفر للمومنین و المومنات و المسلمین و المسلمات.